مرزهای جغرافیایی که این روزها این همه مردم جهان را به خود مشغول کرده و اساس جنگ، مسابقه، منازعه و... شده است، آنچنان در دل تاریخ ریشه ندارد و قرارداد معروف و تاریخی وستفالیا را باید نقطهی آغاز تقسیمبندی خرد بدانیم...
مرزهای جغرافیایی که این روزها این همه مردم جهان را به خود مشغول کرده و اساس جنگ، مسابقه، منازعه و... شده است، آنچنان در دل تاریخ ریشه ندارد و قرارداد معروف و تاریخی وستفالیا را باید نقطهی آغاز تقسیمبندی خرد بدانیم. با وجود این تاریخچهی کوتاه، اما قالب دولت-ملت امروز بهعنوان متدوالترین قالب حکومتی به رسمیت شناخته میشود و اساس رابطهی میان کشورها را شکل میدهد. حال آنکه این تقسیم چه اصالتی دارد و بر چه اساسی شکل گرفته است پرسشی است که با دکتر هادی آجیلی (عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی) در میان گذاشتیم و پاسخ آن را دریافتیم. وی معتقد است مرزهای وستفالی علیرغم همهی گسترهی خود دچار چالشهای بنیادینی است که هنوز پاسخ مشخصی به آن داده نشده و اختلافنظر فراوانی در این رابطه وجود دارد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
-
به نظر شما دیدگاهی همانند دیدگاههای ملیگرایانه با توجه به چه مقتضیاتی پا به عرصه گذاشتند و مهمترین مولفههای آن کداماند؟
نگاه ناسیونالیسم عمدتا از اروپا آغاز شد و بهصورت ویژه در قرن 19 بود که اوج گرفت تا جایی که قرن 19 میلادی را قرن ناسیونالیسم در اروپا نام نهادند. بعد از جنگهای اروپا (در قرن 17) عهدنامهای در اروپا به نام صلح وستفالیا امضا شد و مقرر شد که مرزهای بین سرزمینها مشخص و محترم شمرده شود. به عبارت دیگر مفهوم دولت-ملت از همان موقع آغاز شد.
نهایتا در ابتدای قرن 19 بعد از درگیریهایی که ناپلئون بناپارت داشت و به کنگرهی وین ختم شد صلح جدیدی شکل گرفت که مجددا مرزهایی را بهصورت دولت-ملتهای ازهمجدا در اروپا ترسیم کردند. بعد از کنگرهی وین ابتدای قرن 19 این نگاه ناسیونالیستی به معنای اینکه ما میخواهیم ملتی جدا در یک سرزمین جدا باشیم در اروپا شکل گرفت. به همان نسبت به سایر نقاط گسترش یافت؛ یعنی با یک تاخیر زمانی نگاههای ملیگرایانه در قرن 20 به بقیهی مناطق هم سرایت کرد. لذا تا قرن 19 ما اساسا چیزی تحت عنوان ملیگرایی یا ناسیونالیسم در سایر ملتها نداریم.
ناسیونالیسم هم جزو مفاهیم وارداتی است که همانند خیلی از مفاهیم غربی دیگر در قرن 19 وارد ایران شد و از این زمان به بعد نگاه ملیگرایانه به معنای اینکه ما یک ملت جدا از دیگران با یک سرزمین جدا هستیم، جا افتاد.
-
ملیگرایی در ایران چگونه خود را توجیه کرد؟
در ابتدا این را یادآوری کنم که ملیگرایی ناظر بر این بود که هر ملتی دولت و سرزمین جدایی داشته باشد. الزاماً در خود اروپا هم چنین اتفاقی نمیافتاد که یک سرزمین واحد اقوام مختلف نداشته باشد. عمدهی کشورهای اروپایی که ناسیونالیسم در آنها شکل گرفته بود اقوام و نژادهای مختلف با آداب و رسوم و فرهنگهای مختلف وجود داشتند. هماکنون نیز اگر کشورهای اروپایی را بررسی کنید تقریبا در اکثر کشورها چند ملیت و چند قومیت میبینید...